عشق ممنوع
پارت 4
_عه وقتی من میگم لازمه یعنی لازمه(بم و اروم و درحاله نزدیک شدن به ات)
+خب باشه باشه
_افرین برو حالا
+رفتم
_برو
(ات رفت اتاقش)
ویو کوک
چرا دارم بیشتر به این دختر وابسته میشم چرا هرکاری میکنم نمیتونم ازش دل بکنم
نه اینجوری نمیشه باید ات و مال خودم بکنم برم ازش بپرسم دوست پسر داره یا نه
(کوک رفت اتاق ات و در زد و رفت تو)
_میتونم بیام
+ارع بیا
_چیکار میکنی
+هیچی دارم فیلم میبینم
_اها اسمش چیه
+هوارانگ، خیلی دوسش دارم فیلم باحالیه
_اها خوبه
+چیزی میخواستی بگی
_ارع
+چی
_راستش... میخواستم بگم... یعنی به من مربوط نیستا ولی... دوست پسر داری؟
+من؟
_ارع
+من راستش داشتم قبلا ولی واسه قبلا بود
_اها اسمش چی بودن (حرصی)
+چیزی شده
_نه اسمش چی بود
+خب میخوای چیکار
_خب میخوام که میگم
+خب منم گفتم چرا میخوای
_منم گفتم میخوامممم(داد بلند)
+(ات نزدیک بود اشکش در بیاد بغض کرده بود و هر لحظه نزدیک بود بغضش بشکنه و اشکش بریزه)
_ات معذرت میخوام
+برو بیرون
_ات....
+گفتم برو بیروننن(داد بلندتر)
_باشه
(کوک از اتاق رفت بیرون)
ویو کوک
وایی پسره ی خر (دور از جون اون دختره خره 😂)
اخه چرا سرش داد زدی بخاطرع یه پسره ی الدنگ واقعا که
بزار یه چند ساعتی بشه بعد برو اتاقش
#اد_کوکی#عشق_ممنوع
پارت 5🧋
ویو ات
باورم نمیشه عمو کوک برای اولین بار برای یه چیزه نا چیز سرم داد زد
واقعا ناراحت شدم
ولی خب من نمیتونم ازش ناراحت شم چون دارم بهش کم کم حس پیدا میکنم ولی یکم ناز بد نیست یه دو روز از اتاق بیرون نیام ادم میشع
(ات دو روز از اتق بیرون نیومده بود و کوک هرچی در میزد ات باز نمیکرد و امروز کوک رفت شرکت که ات از اتاق در اومد ات دید کسی نیست و اومد بیرون از اتاق و ات فقط یه شلوارک و یه کراپه کوتاه پوشیده بود و فکر کرد که کوک خونه نیست رفت پایین و غذا خورد و ظرف هارو شست و روشو اون طرف کرد که با کوک روبه رو شد
ات پشماش ریخت😂)
#جونگکوک#رمان#اسمات#جئون
_عه وقتی من میگم لازمه یعنی لازمه(بم و اروم و درحاله نزدیک شدن به ات)
+خب باشه باشه
_افرین برو حالا
+رفتم
_برو
(ات رفت اتاقش)
ویو کوک
چرا دارم بیشتر به این دختر وابسته میشم چرا هرکاری میکنم نمیتونم ازش دل بکنم
نه اینجوری نمیشه باید ات و مال خودم بکنم برم ازش بپرسم دوست پسر داره یا نه
(کوک رفت اتاق ات و در زد و رفت تو)
_میتونم بیام
+ارع بیا
_چیکار میکنی
+هیچی دارم فیلم میبینم
_اها اسمش چیه
+هوارانگ، خیلی دوسش دارم فیلم باحالیه
_اها خوبه
+چیزی میخواستی بگی
_ارع
+چی
_راستش... میخواستم بگم... یعنی به من مربوط نیستا ولی... دوست پسر داری؟
+من؟
_ارع
+من راستش داشتم قبلا ولی واسه قبلا بود
_اها اسمش چی بودن (حرصی)
+چیزی شده
_نه اسمش چی بود
+خب میخوای چیکار
_خب میخوام که میگم
+خب منم گفتم چرا میخوای
_منم گفتم میخوامممم(داد بلند)
+(ات نزدیک بود اشکش در بیاد بغض کرده بود و هر لحظه نزدیک بود بغضش بشکنه و اشکش بریزه)
_ات معذرت میخوام
+برو بیرون
_ات....
+گفتم برو بیروننن(داد بلندتر)
_باشه
(کوک از اتاق رفت بیرون)
ویو کوک
وایی پسره ی خر (دور از جون اون دختره خره 😂)
اخه چرا سرش داد زدی بخاطرع یه پسره ی الدنگ واقعا که
بزار یه چند ساعتی بشه بعد برو اتاقش
#اد_کوکی#عشق_ممنوع
پارت 5🧋
ویو ات
باورم نمیشه عمو کوک برای اولین بار برای یه چیزه نا چیز سرم داد زد
واقعا ناراحت شدم
ولی خب من نمیتونم ازش ناراحت شم چون دارم بهش کم کم حس پیدا میکنم ولی یکم ناز بد نیست یه دو روز از اتاق بیرون نیام ادم میشع
(ات دو روز از اتق بیرون نیومده بود و کوک هرچی در میزد ات باز نمیکرد و امروز کوک رفت شرکت که ات از اتاق در اومد ات دید کسی نیست و اومد بیرون از اتاق و ات فقط یه شلوارک و یه کراپه کوتاه پوشیده بود و فکر کرد که کوک خونه نیست رفت پایین و غذا خورد و ظرف هارو شست و روشو اون طرف کرد که با کوک روبه رو شد
ات پشماش ریخت😂)
#جونگکوک#رمان#اسمات#جئون
- ۷.۸k
- ۲۵ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط